«جننامه» هوشنگ گلشیری واقعا اثر مهمی نیست
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۰۰۵۰۳
ایسنا/خوزستان یک داستاننویس معتقد است: «جننامه» نوشته هوشنگ گلشیری واقعا اثر مهمی نیست؛ دستکم در کارنامه درخشان گلشیری.
آرش آذرپناه در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه «جننامه» تنها اثر هوشنگ گلشیری بود که تا امروز نخوانده و سالها پیش بخش آباداناش را خوانده و رها کرده بودم گفت: خود او اعتقاد داشته مهمترین کارش بوده، اما به گمان من از یک رمان زندگینامهای فراتر نمیرود و بیش از این درست مانند یک رمان عامهپسند آسان خوانده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: «جننامه» را به سبب اینکه گفته بودند نزدیکیهایی با رمان آخرم «سوگنامه زندگان» دارد از ابتدا تا به آخر با دقت و تانی خواندم و راستش از نزدیکی مجلس آخر کتاب با بخشهای احضار در «سوگنامه زندگان» کمی جا خوردم.
آذرپناه اعتقاد دارد: اگر بین نویسندگان تواردی وجود داشته باشد قطعا اینجا بوده و شاید بشود به آن افتخار کرد. حتی ایده نوشتن شخصیتها به مثابه احضار روح را که به گمانم ایده مرکزی «جننامه» است قبلا در داستانی به نام «احضار روح» نوشته بودم که در مجموعه «یاسمنهای زنانه» چاپ شده بود؛ مجموعهای که ناشر هنوز زیر عنوان چاپ اول دارد پخشش میکند اما من با سه جنس کاغذ و صحافی مختلف دیدمش.
نویسنده «جرم زمانهساز» با بیان اینکه «جننامه» چیزی حدود ۱۰۰ صفحه در خوشبینانهترین حالت اضافه دارد و در شخصیتپردازی کاراکتر راوی ـ قهرمانش حسین به شدت متناقض عمل میکند تصریح کرد: «جننامه» یک ویژگی اساسی دارد که آن را سخاوتمندانه در اختیار مخاطب قرار میدهد؛ نمایش پرترهای از زیست ایرانی در تمام جنبههای آن. این بازنمایی زیست و فرهنگ ایرانی در طول چند دهه از مهمترین دهههای تاریخ معاصر احتمالا در هیچ رمانی با این ظرافت مینیاتورگونه دیده و بازنمایی نشده است. همینها است که همیشه برای خواندن با خیال راحت میشود گلشیری را پیشنهاد داد و به آن تکیه کرد؛ حتی در ضعیفترین کارش.
وی در عین حال اظهار کرد: همچنان به نظرم «نمازخانه کوچک من» و «بره گمشده راعی» حرفهای اساسیتری برای ما دارند؛ هم برای ما هم برای ادبیات. به خصوص «بره گمشده راعی» که شاید بشود گفت بیست ـ سی نفر آن را در ایران ممکن است کامل فهمیده باشند. رمان اما نیمهتمام ماند و در هیاهوی تغییر رژیم گم شد.
این داستاننویس همچنین گفت: خواندن هر کاری از گلشیری همیشه لذتبخش بوده برایم و هست. «جننامه» هم گرچه جاهایی منِ امروز را ناامید میکند؛ همچنان لحظههای درخشان گلشیریواری دارد که میشود باش کیف کرد.
آذرپناه افزود: سالهاست به بچههای کلاس میگویم هنرجویان داستان وقتی میتوانند بفهمند نویسنده شدهاند که داستانهای کوتاه گلشیری در وهله اول شگفت زدهشان کند و در وهله دوم بفهمند چه کار کرده در داستان یا چرا مثلا «معصوم دوم» یا «معصوم سوم» یا «فتحنامه مغان» این قدر خوب است و درخشان از کار درآمده.
آرش آذرپناه متولد سال ۱۳۵۹، نویسنده و منتقد ادبی، به نوشتن داستانهای کوتاه، رمان و نقد داستان در مطبوعات شناخته میشود، اما به واسطه اینکه دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی در مقطع دکتری است در حیطههای دانشگاهی به عنوان پژوهشگر داستان کوتاه نیز نامی آشناست. کتاب «داستانهای پشت پرده» تمثیل در داستان کوتاه معاصر ایران، «جرم زمانهساز»، «شماره ناشناس» و «کسی گلدانها را آب نمیدهد» از عناوین آثار آذرپناه هستند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری هوشنگ گلشيري داستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۰۰۵۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«پل آستر» درگذشت
«پل آستر»، نویسنده آمریکایی سهگانه «نیویورک» درگذشت.
به گزارش ایسنا، «پل آستر» نویسنده ۳۴ کتاب از جمله سهگانه مشهور «نیویورک» در سن ۷۷ سالگی درگذشت.
«گاردین» نوشت، «جکی لیدن»، دوست و همکار این نویسنده اعلام کرد که «آستر» در روز سهشنبه در پی عوارض ناشی از سرطان ریه درگذشت.
داستانهای او مملو از مضامین اتفاقات تصادفی، شانس و سرنوشت نوشته شدهاند. بسیاری از قهرمانان داستانها، خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیتهایی از رمانهای اولیه دوباره در رمانهای بعدی ظاهر میشوند.
«آستر» در سال ۱۹۴۷ میلادی در «نیوجرسی» متولد شد. به گفته خود این نویسنده، او روند نگارش را از سن هشت سالگی و زمانی آغاز کرد که امضا گرفتن از یک بازیکن بیسبال را به این دلیل از دست داده بود که نه او و نه والدینش با خود مداد همراه نداشتند. از آن زمان به بعد «آستر» همه جا با خود مداد میبرد. «آستر» در مقالهای در سال ۱۹۹۵ نوشته بود: «اگر یک مداد با خود در جیبتان داشته باشد، احتمال زیادی وجود دارد که یک روز وسوسه شوید که از آن استفاده کنید.»
«آستر» در «دانشگاه کلمبیا» تحصیل کرد و در اوایل دهه ۷۰ میلادی به پاریس مهاجرت کرد و به فعالیتهای مختلفی از جمله ترجمه کردن پرداخت. او در سال ۱۹۷۴ میلادی به ایالات متحده آمریکا بازگشت و ازدواج کرد.
در ژانویه سال ۱۹۷۹ میلادی پدر «آستر» درگذشت و این رویداد به دلیلی برای نگارش نخستین کتاب خاطرات این نویسنده تبدیل شد. «اختراع انزواء» در سال ۱۹۸۲ میلادی منتشر شد.
«آستر» با انتشار «شهر شیشه» در سال ۱۹۸۵ که نخستین جلد از سهگانه «نیویورک» بود به موفقیت چشمگیری دست یافت.
این نویسنده به طور مرتب در دهه ۸۰، ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی بیش از دهها رمان از جمله «قصر ماه»(۱۹۸۹)، «موسیقی شانس»(۱۹۹۰)، «کتاب توهم»(۲۰۰۲) و «شب پیشگویی»(۲۰۰۳) منتشر کرد.
انتهای پیام